دیروز توی باغ کتاب یه جور بدی همهی کتابا رو میخواستم ولی توانای خرید هیچ کدوم و نداشتم. و جالب تر از اون سلایق گستردم بود که یه جا باعث شد.
وایسم، به خودم فکر کنم و بگم: بلاخره که چی؟ جم کن این ذهن همه چی پسندت و
ولی باز نمیتونم انکار کنم این قضیه رو که هنوز این سلایق گسترده رو دوس دارم. اینجوری با آدمای بیشتری در ارتباطم، با هرکس حتی شده یه علاقهی مشترک پیدا میکنم و خیلی بهم کیف میده این ارتباط با آدمای خوبه دورم :)
جالبم برای خودم اینم نمیتونم انکار کنم.
.
.
پ. ن:شاید بعدا بهش اضافه کردم شایدم نه
اگه آهنگ بود موسیقی بی کلام ویلن "غوغای ستارگان"
آسمونم بارون بهاره :)
درباره این سایت