چند روزی هست که به دختری به نام صدف فکر میکنم. دختری شاید شبیه من با علاقه ای شبیه من، نشستن کنار این پنجره دنج و دوست داشتنی.

صدف عزیزم نمیدونم چجوری حسی که نسبت به نوشته ها دارم رو بیان کنم، من با هرخط این نوشته ها اون سمت پنجره، روبروت نشستم و به انتظارت برای اومدن دون دون نگاه کردم، به شادیت موقع دیدن دون دون و به غصت موقع ندیدنش.

تو من و به دی ماه ۹۱، مرداد و اسفند ۹۲، خرداد ۹۴ و اون روز برفی بهمن ۹۶ بردی و همون جا اشکم و درآوردی.

صدف عزیزم من بدون این که حتی یک بار دیده باشمت کلی دوست دارم و امیدوارم همیشه شاد و خوشحال باشی :)

میبینی این قدرت کلماته دیگه اون پنجره بدون بودن تو و دون دون معنایی نداره.

اگه آهنگ بود نمیدونم چی بود فعلا


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

بسم الله الرحمن الرحیم و صل الله علی محمد و آله و ذریته Herbs, Spices & Tea علیرضاچت|چهارفصل چت|علیرضاگپ|چهارفصل چت ادمارک | معرفی هدایای تبلیغاتی ارزان و اثربخش اخبار ايران نصب اسلب Dale آموزش آنلاین ریاضی Gabby